اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیت الاحزان» ثبت شده است

۰۱
بهمن
از زیارت امام حسین علیه السلام به زیارت حضرت پدر مشرف شدیم، وقتی که به نجف رسیدیم زبانم اینگونه باز شد:

 

باز این دلم خریدی و شرمنده تر شدم

من عبد بودمت که چنین بنده تر شدم

از کربلا رسیده ام اکنون امیر عشق

از جرعه ولای تو آکنده تر شدم

ای پیر و مقتدای همه یا ابوتراب

گر زنده ام به عشق تو من زنده تر شدم

شرم حضور می کشد آخر گدای تو

از ذره پروری تو شرمنده تر شدم

پرپر چو مرغ می زنم از عشق تو علی

بنگر ز مرغ بسمله پر کنده تر شدم


  • حسین رضایی
۳۰
دی

بسم الله الرحمن الرحیم 

این مثنوی جزء آن دسته از اشعارم است که جوششی بوده و در سال 76 تحت تاثیر جلسات حاج منصور آقای ارضی در صنف لباس فروشان تهران سروده شده، اون سالها سعی می کردم هر وقت که در جلسات سه شنبه صبحها شرکت کنم شعری هم متناسب با روضه های حاج آقا بگم. یادش به خیر؛ هیچ وقت شیرینی اون روضه ها و سینه زدنها فراموش شدنی نیست...  

 

بیت الاحزان کعبه عشق علیست

بیت الاحزان تشنه جام ولیست

 

بیت الاحزان را علی مخلوق کرد

جمله دلها را به او معشوق کرد

 

بیت الاحزان جان ما را سوخته

در دل ما شعله ها افروخته

 

می رسد از بیت الاحزان این ندا

زمزمه با ناله و سوز و نوا

 

صاحب این ناله ها زهرا بود

دردمند دوری بابا بود

 

ناله دارد از غریبی علی

او بود تنها طرفدار ولی

 

من چه گویم گوش کن آوای او

سر عشق حیدری از نای او

 

فاطمه با ناله های جانگداز

می کند با خالقش اینگونه راز

 

من غریبم یا الهی یا مجیر

خسته ام دیگر بیا جانم بگیر

 

بعد بابا زندگی ننگ است ننگ

عرصه بر زهرای او تنگ است تنگ

 

بعد بابا دشمنی ها شد عیان

بعد بابا حیله کردند روبهان

 

بعد بابا دست حیدر بسته شد

بعد بابا پهلویم بشکسته شد

 

بعد بابا روی من نیلی شده

نیلی از آن ضربت سیلی شده

 

بعد بابا خون ز سینه جاری است

کار زینب بهر مادر زاری است

 

این همه رنج و غم و ماتم کنار

مات و غمگینم به مظلومی یار 

 

یار من جز من ندارد یار هیچ

او ندارد بعد من غمخوار هیچ

 

یار من بعد نبی تنها شده

مونس تنهاییش غمها شده

 

یار من ذکر لبش جز آه نیست

بعد زهرا همدمش جز چاه نیست

 

یار من دارد به لب این زمزمه

بعد من یا فاطمه یا فاطمه

 

این زمان با شیعه دارم گفتگو

گویش درد دل و سر مگو

 

شیعیان ای محرمان کوی من

شیعیان ای تشنگان جوی من

 

شیعیان ای عاشقان یار من

ای شما غمدیده و غمخوار من

 

شیعیان ای عاشقان کوثری

ای به طوف خانه ام در نوکری

 

گر که خواهید از شما گردم رضا

یا علی گویید دائم از وفا

 

جمادی 1418

  • حسین رضایی