اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

مدح و مرثیه حضرت حمزه علیه السلام

يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ب.ظ

آشفته دل و شیفته و عاشق رهبر

آن یاور دین نبوی، یار پیمبر

مستِ گلِ رخسار نبی، واله و شیدا

پروانه صفت، او به طوافِ گلِ دلبر

دلداده ودلباختۀ ، احمد مختار 

افروخته و سوخته و دلبر و یاور

او شمع ِ فروزانِ بنی هاشمیان بود

می سوخت، که تا نور دهد، بهرِ پیمبر

یکتا به جوانمردی و او اشجع مردان

در عرصۀ میدانِ قضا، شیرِ دلاور

او سید و سالارِ شهیدانِ اُحُد شد

در راه نبی مُثله شده چون گلِ پرپر

تا دید نبی جسم به خون خفته حمزه

گفتا که دوباره شده ام بی کس و یاور

ناگه ز قفا، فاطمه و عمه رسیدند

این صحنه زند بر دلِ هر عاشقی آذر

گفتا به صفیّه که برو تاب نداری

تا بلکه ببینی بدن زار برادر

احمد به جلوداری و عمه به توسل

چشم علی و فاطمه پُر گشته ز کوثر

تا دید صفیّه بدن مثله ی حمزه

افتاد به خاک غم و گفت خاک بر این سر

ای کاش برادر که ز بعد تو بمیرم

ای کشتۀ مظلومِ به خون گشته شناور

این صحنه به ناگه، دلِ آشفتۀ جان را

تا کرب و بلا بُرده، به نزد شه بی سر

آن لحظه که زینب شده مشغولِ تماشا

بر جسم به خون خفتۀ صد چاک برادر

می گفت حسین جان و سوی علقمه می رفت

آخر چه کند با غمِ عباسِ دلاور

فریاد برآورد، به سوز و به دوصد آه

«حیران» مگشا پرده ز رسوائی معجر

 

  • حسین رضایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی