اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

۲۸
آبان


کبوتر حرم حیدرم الهی شکر
فقط به عشق علی می پرم الهی شکر
پریده از سر من هوش و مست ومجنونم
رسیده سایه ی او بر سرم الهی شکر
نمانده همّ و غمی بر دلم در این وادی
به جز غمش که به جان می خرم الهی شکر
دلم چنان به نگاهی ز مرحمت برده
که من دل از همگان می برم الهی شکر
من خراب کجا و شراب ناب کجا
نبوده است چنین باورم الهی شکر
خدا کند که دوباره رسم به پابوسش
که این دعاست غم آخرم الهی شکر



  • حسین رضایی
۲۶
مهر

شب اول

کوفه پر از غم، گشته دوباره / بسته ز هر سو، شد راه چاره
ای وجه داور، ای پور حیدر / بر حال مسلم، بنما نظاره

کوفه میا تو را به حق طاها
کوفه میا حسین عزیز زهرا
کوفه میا یا سیدی یا مولا

میا به کوفه، کوفه پر از فریبه
میا به کوفه، مسلم تو غریبه
میا به کوفه، بی یار و بی حبیبه

( میا به کوفه، حسین اباعبدالله ) 3

**********

در این دیار، غربت شدم من / تنهای تنها، محبوس دشمن
رحم و مروّت، رفته به تاراج / کوفه نباشد بهر تو ایمن

شده شلوغ بازار آهنگرا
خون میچکه از لبه ی خنجرا
کوفه شده بد زهمه بدترا

میا به کوفه، رحمی به بچه ها کن
میا به کوفه، این سفر و رها کن
میا به کوفه، حاجتم و روا کن

( میا به کوفه، حسین اباعبدالله ) 3

*************

من هر چه گفتم، برگرد برگرد / با سینه ی پر، از غصه و درد
گویا که داری، قصد شهادت / ای روح ایثار، شاه ابر مرد

حالا که تو قصد سفر کرده ای
به راه دین به جان خطر کرده ای
به کوفه ی ستم گذر کرده ای

به روی نیزه، تا تو بیای می مونم
به روی نیزه، ز عشق تو می خونم
به روی نیزه، حسین ورد زبونم

( میا به کوفه، حسین اباعبدالله ) 3

***********

شب دوم

آمد به باغ، سرسبز عاشور / یاسین و طاها، والتّین و الطور
ماه محرم، آمد دوباره / عالم سراسر، گردیده در شور

شده بپا بساط عشق و عرفان
بساط عشق و جذبه ی حسین جان
به جذبه ی حسین رسَم به جانان

حسین ای جانم، قربان کربلایت
حسین ای جانم، شده دلم گدایت
حسین ای جانم، جان شیعه فدایت

( حسین ای جانم، جانم حسین حسین جان ) 3

*************

منزل نمائید، ای آل هاشم / عباس و اکبر، ای عون و قاسم
ابناء زهرا، ای فاطمیون / حلقه بگیرید، دور محارم

ابوفاضل بپا کن خیمه ها را
نما محکم مهار ناقه ها را
پیاده کن تمام بچه ها را

تویی اباالفضل، همه دار و ندارم
تویی ابالفضل، گل و باغ و بهارم
تویی ابالفضل، یل چابک سوارم

( حسین ای جانم، جانم حسین حسین جان ) 3

***********
زینب دوباره، دلشوره داری / خواهر تو مثل، ابر بهاری
گردیده ای باز، بی صبر و طاقت / سهمت عزیزم، شد بی قراری

اینجا همان قرار با حبیب است
بیا زینب حسین تو غریب است
دیگه ذکر لبت امّن یُجیب است

بیا ای زینب، خواهر با وقارم
بیا ای زینب، باعث افتخار
بیا ای زینب، حرف نگفته دارم

( حسین ای جانم، جانم حسین حسین جان ) 3

****************

شب سوم

بابا کجایی، حالم خرابه / قلب حزینم، ازغم کبابه
امشب دوباره، دارم بهونه / دوری و هجران، بهرم عذابه

بیا دیگه که خسته و حزینم
نشسته تازیانه در کمینم
امشب تو را باید پدر ببینم

کجایی بابا، عمه دگر خمیده
کجایی بابا، موی سرم سپیده
کجایی بابا، اشک ترم چکیده

( کجایی بابا، یا ابتا حسین جان ) 3


********

عمه نمونده، صبر و شکیبم / کنج خرابه، بنگر غریبم
بهر وصال، بابای خوبم / دائم به ذکر، أمَّن یُجیبم

تموم شام غم به هم میریزم
چرا نیومد بابای عزیزم
با شامیا به جنگ و در ستیزم

منم شهزاده، خرابه جای من نیست
منم شهزاده، چرا بابای من نیست
منم شهزاده، سیلی سزای من نیست

( کجایی بابا، یا ابتا حسین جان ) 3

********

 جانم رسیده، از غصه بر لب / افتادم از پا، در این دل شب
بعد از جفای، زجر سیه دل / بنگر عصایم، شد عمّه زینب

ببین بابا بی تاب و بی قرارم
ببین بابا صبری دیگه ندارم
ببین بابا پائیزیه بهارم

شکایت دارم، از این همه جدایی
شکایت دارم، بابا جونم کجایی
شکایت دارم، چرا پیشم نیایی

(کجایی بابا، یا ابتا حسین جان) 3

***********

شب چهارم

گشته دو لاله، از آل احمد / عازم به میدان، عون و محّمد
با سوز و آوا، با شور و غوغا / گویا که حیدر، در عرصه آمد

ما نوگلان زینب حیدریم
ما از تبار حضرت جعفریم
ارث از علی مرتضی می بریم

امیری حسین، این دو گلت رو دریاب
امیری حسین، ما تشنه و تویی آب
امیری حسین، نعم الامیری ارباب

(امیری حسین، نعم الأمیری ارباب) 3

*********

دایی به حق، زهرای اطهر / دایی بحق، اشکای مادر
دایی به حق، پهلو شکسته / دایی به حق، ساقی کوثر

بده اجازه تا حماسه سازیم
که جان و دل به راه تو ببازیم
چو شیر حق به دشمنان بتازیم

به حق زینب، به قلب خسته ی او
به حق زینب، دل شکسته ی او
به حق زینب، چشای بسته ی او

(امیری حسین، نعم الأمیری ارباب) 3

*********

افتاده بر خاک، دو ماهپاره / شد جسم هر دو غرق ستاره
مادر نشسته، در خیمه گاه و / مولا به میدان، گرم نظاره

بیا زینب دمی بر یاری من
نما رحمی به اشک جاری من
بیا از خیمه بر دلداری من

فدای اشکات، مثه بارون می باری
فدای اشکات، مکن اینگونه زاری
فدای اشکات، چرا آروم نداری

(امیری حسین، نعم الأمیری ارباب) 3
 
شب پنجم
 

مظلوم و تنها، افتاد عمویم / از ظلم اعداء، افتاد عمویم
رهام کن عمّه، دل تو دلم نیست / میون صحرا، افتاد عمویم

خدا کنه عمو زنده بمونه
ببین پاشو رو زمین میکشونه
بهار عمر من دیگه خزونه

منم عبدالله، یتیم مجتبایم
منم عبدالله، به شور و در نزارم
منم عبدالله، دیگه حاجت روایم

(عمو جون عمو، حسین اباعبدالله) 3

**********

دستم شکسته، مانند زهرا / افتاده بازوم، از ظلم اعداء
دیدی عمو جان، آخر رسیدم / مانند قاسم، مانند سقا

عمو جونم فدای خون لبهات
عمو جونم چرا میریزه اشکات
عمو جونم منم هم رزم سقاست

عمو جون عمو، منم سرباز آخر
عمو جون عمو، منم از نسل حیدر
عمو جون عمو، منم فرزند کوثر

(عمو جون عمو، حسین اباعبدالله) 3

والله بی تو، زنده نمانم / بر هجر و دوری، من ناتوانم
بر من عمو جان، بودی چو بابا / ذکر تو گشته، ورد زبانم

بریدم دل ز جمله ما سوی الله
نمی مانم به خیمه بی تو والله
تویی رمز مسیر قل هو الله

شده معراجم، گودی قتلگاهت
شده معراجم، میون اشک و آهت
شده معراجم، عمو نیمه نگاهت

(عمو جون عمو، حسین اباعبدالله) 3

***********


شب ششم

ان تنکرونی، ابن الکریمم/ نجل النبیّ و،عبدالعظیمم

هم رزم اکبر، شاگرد سقا/مانند شیرم گرچه یتیمم

بیا ازرق اگر مرد نبردی

بیا دانم که هرگز برنگردی

بیا فکر مرا آسوده کردی

رجز می خوانم،با شور وعشق واحساس

رجز می خوانم، الا یا ایها الناس

رجز می خوانم،منم شاگرد عباس

عمو جون حسین ،حسین ابا عبدالله

*****

سر می کشم من ، جام عسل را/ پر می کشم تا عرش معلّی

از پشت مرکب،افتادم اکنون/شد استخوانم، پامال اعدا

بران فرس عمو حسین کجایی

ببین نمی رسه ز من صدایی

خدا کنه که زود عمو بیایی

عمو جون حسین، شدم غریب و تنها

عمو جون حسین، شهید ظلم اعدا

عمو جون حسین، ببین رسیده زهرا

عموجون حسین ،حسین ابا عبدالله

*****

گل غرق خون و، گلچین ستمگر/ گشته گلاب و، در خون شناور

مولا نشسته، بالین قاسم/ زاری کند بر پور برادر

صدای مجتبی رو تا شنیدی

به سوی قتلگه به جان دویدی

عزیز من چقد تو قدّ کشیدی

گل پرپرم، به زیر دست وپایی

گل پرپرم،مزن حرف جدایی

گل پرپرم،دگر از غم رهایی

عمو جون حسین، حسین ابا عبد الله

*****

شب هفتم

طفل ربابم،عطشان آبم/از تشنه کامی نابرده خوابم

بابا کجایی، برگرد برگرد/آتش گرفتم،بنگر کبابم

منم که تشنه، تشنه ی شهادت

بیا رسان مرا به این سعادت

مسافرم از اوّل ولادت

بخون لالایی،خواب از سرم پریده

بخون لالایی، کامم عسل چشیده

بخون لالایی،عمو محسن رسیده

لالا لالایی ، لالا  لالایی اصغر

*******

بر روی دستم،پر،وانمودی /آغوش خود را ، بهرم گشودی

با خنده هایت، در بین گریه /دل از کف من،بابا ربودی

بگو چگونه سوی خیمه آیم

ترحمی نما به ناله هایم

رسیده تا به عرش حق صدایم

خجالت دارم ،من از رباب دلخون

خجالت دارم،ببین شدم پریشون

خجالت دارم، خداحافظ علی جون

لالا  لالایی،    لالا  لالایی اصغر

******

تیر سه شعبه ، اندازه ات نیست / تاب و توان ، سر نیزه ات نیست

حلقت دریده ، از گوش تا گوش/ حرز رباب و آویزه ات نیست

چرا نمی رسه ز تو صدایی

شهید ظلم و کینه و جفایی

ذبیح تشنه ی کرب وبلایی

ذبیح بابا ، علی اصغر من

ذبیح بابا ، به معنی اکبر من

ذبیح بابا ، لاله ی پرپر من

لالا  لالایی،    لالا لالایی اصغر

************

شب هشتم

 

ای روح بابا، شبه پیمبر/

ای ماه لیلا علی اکبر

تو می روی با،لبهای عطشان

/دیدار زهرا دیدار حیدر

زبعد تو منم به موج غمها

به دست خود ببین محاسنم را

سلام من علی رسان به طاها

علی اکبر، تو باغی وبهاری

علی اکبر،توبر پدر قراری

علی اکبر،تو ماه گلعذاری

علی اکبر علی علی علی جان

 

******

ای اربا اربا،کردی فکارم

دراین مصیبت بارون می بارم

بودی تو اکبر ،آرام قلبم

بعد تو رفته، صبر و قرارم

تو لعل لب گشا نما تکلّم

غریب و بی کسم نما ترحّم

دوباره بر پدر بزن تبسّم

تو غرق خونی ،چرا شکسته ابروت

توغرق خونی،بریده گشته بازوت

تو غرق خونی،چه نیزه دیده پهلوت

علیِ اکبر   علی علی علی جان

******

عباس وقاسم،ای عون وجعفر/خود را رسانید بر نعش اکبر

تاب وتوان نیست،در بردن او/از گل نمانده جز ساقه دیگر

چگونه این بدن به خیمه آرم

توان بردن علی ندارم

گلم میان این عبا گذارم

بیا ای زینب، الا عزیز مادر

بیا ای زینب، مرا به خیمه آور

بیا ای زینب،غمین شده برادر

علی اکبر، علی علی علی جان

******

شب نهم

یا کاشف الکرب، آرام دلها/ باب الحوائج، دریاب مارا

کبش الکتیبه، میرعلمدار/حامِی الظعینه،سردار و سقا

فدای دست از بدن جدایت

جهان وماسوی شود فدایت

نشسته ام به ماتم وعزایت

به تاسوعایت،منم ستاره باران

به تاسوعایت،شدم چو لاله گریان

به تاسوعایت،جهان شده پریشان

یا ابوفاضل ،ابوفاضل ابا لفضل

*****

آمد سکینه، از خیمه بیرون/می بارد از غم،مانند بارون

مشکی به دست و،با کام عطشان/ با ناله دارد ذکر عموجون

عمو جونم ببین عطشان آبیم

همه دلواپس طفل ربابیم

ببین از تشنگی دیگه نخوابیم

عمو ابالفضل،یل و میر دلاور

عمو ابالفضل،الا ساقی لشگر

عمو ابالفضل،ببین پژمرده اصغر

یا ابوفاضل، ابوفاضل ابالفضل

******

زد بر دل شط،سلطان آداب/بهر سقایت،با اذن ارباب

دشمن نشسته،اندر کمین و، باکی ندارد ،آن شاه احباب

خوانَد رجز آن خادم حسینی

والله ان قطعتمو یمینی

انی احامی ابدا عن دینی

بمیرم عباس، برای دست وبازوت

بمیرم عباس، چرا شکسته ابروت

بمیرم عباس، به خون نشسته گیسوت

یا ابو فاضل، ابوفاضل ابالفضل

*****

شب دهم

امشب حسین جان حالم عجیبه

دل غرق ذکر امن یجیبه

گویا رسیده وقت جدایی

آرامش من با یا مجیبه

بدون تو خزان شود بهارم

زفکر دوریت چه بی قرارم

الهی من فدات بشم نگارم

حسین مظلوم حسین عزیز زهرا

حسین مظلوم غریب ظلم اعدا

حسین مظلوم بیا بریم از اینجا

حسین مظلوم حسین حسین حسین جان

******

دیدم که چیدی خار بیابان

با گریه و غم از چه شتابان

آتش گرفتم از سوز آهت

ای جان زینب بهر تو قربان

داداش بیا ببین دلم شکسته

زینب تو به خاک غم نشسته

راه گلوم و بغض وگریه بسته

ببین برادر زنم به سینه وسر

ببین برادر دلشوره داره خواهر

ببین برادر زدی به قلبم آذر

حسین مظلوم حسین حسین حسین جان

*******


اربعین

زینب رسیده ،با آه وافغان

در لاله زارِ ،کوی شهیدان

اشکش ز دیده،گردیده جاری

با ناله گوید : جانم حسین جان

برادرِ   عزیز و با وفایم

ببین به ماتم ِ تو در عزایم

یه اربعینه از تو من جدایم

رسیدم داداش، با قامتی خمیده

رسیدم داداش، رنگ از رخم پریده

رسیدم داداش، موی سرم سفیده

حسین ای جانم حسین ابا عبدالله

*****

منزل به منزل،ای کوه آمال

طی کرده ام ره، با مجد واجلال

در استواری ،سرو بلندم

اما ز غصه، گردیده ام دال

به شام و کوفه خطبه خوانده ام من

یزیدیان به جا نشانده ام من

ولی زدیده خون فشانده ام من

قرار زینب، ببین که خسته ام من

قرار زینب، به غم نشسته ام من

قرار زینب،زهم گسسته ام من

حسین ای جانم حسین ابا عبدالله

*****

از غم حسین جان،قلبم کبابه

دل بی شکیب و چشمم پرآبه

آوردم اینجا، اهل حرم را

جا مانده طفلت، کنج خرابه

ببین که صورتی چو لاله دارم

ببخش اگه پاییزیه بهارم

نشد داداش سه ساله رو بیارم

امان از شام و غم ز حدّ فزونش

امان از شام و ز تلخی زبونش

امان از شام و ز ظلم بی امونش

حسین ای جانم حسین ابا عبدالله

*******

دریافت سبک


  • حسین رضایی
۰۵
تیر


حاج حسین رضایی-شب قدر

  • حسین رضایی
۰۳
خرداد

مژده ای کرّوبیان آوای رحمت می رسد

آخرین آیینه دار عزّ و شوکت می رسد

مشرکین را ذلّت و بر شیعه عزّت می رسد

مهدی زهرا قرار آل عصمت می رسد

می رسد نور هدایت بر شب تاریک ما

آمده مصباح پر نور هدایت از سما

آمده تا دین حق را بر زمین جاری کند

آمده مستضعفین را در جهان یاری کند

آمده بر شیعه ی غمدیده دلداری کند

آمده بهر دل تاریک ما کاری کند

یاور محروم و مظلوم و گرفتار آمده

شیعیان را مونس و غمخوار و دلدار آمده

آب و جارو کرده عالم را خدا در مقدمش

با طراوت کرده جنّت را نمی از شبنمش

نام زیبایش بود رمز طلسم اعظمش

حاتم طائی شده محتاج و مسکین کمش

عطر یاس و نرگس و مریم چه مستم می کند

امشب از لطفش خدا باده پرستم می کند

دل شده مست و غزلخوان گل رخسار او

یوسف کنعان نشسته بر سر بازار او

بهر استشفا دو صد عیسی شده بیمار او

گشته مرآت خدا و مخزن الاسرار او

این باب الله این طالب خون خدا

این وجه الله آن معشوق عشق اولیا

سائل و عبد و غلام  سفره ی جودش شدم

دائم و پیوسته غرق حمد محمودش شدم

در تکاپوی وصالش محو مقصودش شدم

در فنای ذات او فانی و نابودش شدم

فانی فی الذات باری آمده ای شیعیان

کلّ شیءٍ هالکٌ ، جز وجه حیِ لامکان

  • حسین رضایی
۱۶
ارديبهشت

امشب از غار حرا آوای سرمد می رسد

اقرا بسم ربّک بر قلب احمد می رسد

عالم بالا همه غرق غزلخوانی شده

از سما وعرش ذکر یا محمد می رسد

عرش و فرش و عالم امکان چه  نورانی شده

جامه سبز نبوّت بر تو ارزانی شده

---

خیز و بر پاکن محمد صلح و عدل وداد را

بر خلائق برگشا ره توشه ی  امداد را

بندگی کن خالق یکتا و در آزادگی

عبد ما باش و عیان کن بنده ی  آزاد را

رهبر آزادگی هستی و دین را سروری

خیز و تبلیغ خدا کن بعد از این پیغمبری

---

یا نبی برخیز وبر پاکن ندای تفلحوا

از ولایت گو زحیدر مقتدای تفلحوا

تا قیامت از علی باید خلائق دم زنند

گو به آوای رسا از دل نوای تفلحوا

رمز وراز وعلّت پیغمبریّت حیدر است

خنده ی لبها و شور دلبریّت حیدر است

---

حیدر است ،سرلوحه ی تبلیغ و ارسال رسل

حیدر است، آن شاهراه مستقیم هر سبل

حیدر است،گنجینه ی مخفی و سرّ کردگار

حیدر است بعد نبی شاهنشه و ارباب کلّ

معنی بعثت بود ذکر فضیلتهای او

بی علی راهی ندارد دل به منزلگاه هو

---

لیلة المحیاست، محیا و مماتم ، حیدر است

علّت غایی و ایجاد و حیاتم حیدر است

در شب مبعث نبوت گشته تقدیم نبی

لیک اکمال نبوّت بهر خاتم حیدر است

حیدریم عاشقم حبّ علی دارم به کف

دل شده امشب کبوتر پر کشیده تانجف

---

یا علی مست می صهبای شیرین تو ام

از طفولیّت غلام و عبد دیرین توام

معتکف در گوشه ی میخانه ی لطف توام

سائل و درمانده ومحتاج و مسکین توام

بر من امشب مرحمت کن از سر لطف و کرم

بین خوبانت مرا هم جای ده ای محترم

---

بوی انگور ضریحت مست مستم کرده است

فارغ از هستی نموده با تو هستم کرده است

از خدا ممنون و مدیون عنایات توام

ساکن میخانه ی جام الستم کرده است

گشته ام (حیران) بده خط امانی یا علی

اکفیانی یا محمد اکفیانی یاعلی

  • حسین رضایی
۱۴
ارديبهشت
ام اسحاق با دلی مضطر
محتضردر برابر دختر
آه، ذکر مدامِ لبهایش
در مناجاتِ حضرت داور
نگران رقیه اش باشد
مادر است مادراست آخر
دخترش غرق ناله و ماتم
غم مادر به دل زده آذر
 چه قَدَرمثل فاطمه است
بر لبش ذکر سوره ی کوثر
مثل شمعی به بزم پروانه
می چکد در برابر مادر
می شود او یتیم و روزش شب
همچو واللیل گیسوی حیدر
گفت با زینب ستمدیده
ام اسحاق با دو چشم تر
کودکم را سپارمش برتو
ای حسین مرا دل و دلبر
شکر لله که هست بابایش
می کشد شاه ناز این دختر
  • حسین رضایی
۱۰
ارديبهشت
من مادر رقیه ام ومادر شهید
دارم مدال مادریِ دختر شهید
شد افتخار شامل و گردد به این جهان
هم دخترم شهید و شوم همسر شهید
دارم به دل غمی که نباشم به کربلا
همراه زینبین به تلّ در بر شهید
حالا که می سپارمش این گل به سرنوشت
دارم امید بر کرم خواهر شهید
مادر نداردآه ... چه سازد رقیه ام
وقتی که می رسد به خرابه سر شهید
او می شود شهید اگر دیدگان او
بیند به لاله زار گل پرپر شهید
زینب بگو به دخترکم لحظه ی وداع
بوسه بگیرد از گلو و حنجر شهید
باشد کلام آخر او یا اب الحسین
خشنودم از سلام دمِ آخر شهید

  • حسین رضایی
۲۷
اسفند

شب جمعه شده و آخر سال است بیا
از گنه مرغ دلم بی پر وبال است بیا
باز گردیده زمین دور سر شمس شما
مه و خورشید وفلک  محو کمال است بیا
آخر فاطمیه گشته و ان شاءالله
مزد ما دیدن آن ماه جمال است بیا
دل شده غرق محن از ستم وجور وجفا
تا که جانی به تن و صبر و مجال است بیا
پیر و برنا همگی وصل تورا می خواهند
شام هجران گرو صبح وصال است بیا
زندگی بی تو حرامست حرامست حرام
با تو جان گیرم وجان با تو حلال است بیا

  • حسین رضایی
۱۷
اسفند

گشته ای پرپر از جفا ای گل

له شدی زیر دست و پا ای گل

عطر یاست دل از همه برده

افتخاری به مجتبی ای گل

سند غربت تو زهرایی

بسکه دیدی تو صدمه ها ای گل

دست گلچین چه درهمت کرده

ساقه یک سو و پر سوا ای گل

خارها با تنت چنان کرده

بند بندت شده جدا ای گل

ریزد از گیسویت عسل اکنون

در ره خیمه از قفا ای گل

  • حسین رضایی
۱۷
اسفند

دیدم هجا هجا نفست در تلاطم است

در هر نفس نفس زدنت قافیه گم است

حرفی بزن دوباره غزلواره ی علی

خورشید من، که محو رخت ،ماه وانجم است

خواب و خوراک زینب تو گشته آه و غم

آرام قلب کودک نازت تبسّم است

کلثوم جا گرفته در خواهرش

حقّا شریک زینب و معصوم پنجم است

دارد حسن دوباره فغان می کند ببین

چشمش به چادر و به در و میخ و هیزم است

گویا دوباره خاطره ها می کند مرور

او شاهد جسارت و ظلم و تهاجم است

وای از حسین و اشک و غم بی قراری اش

محتاج یک نوازش و لطف و ترحّم است

بودی تو یار و یاور و تنها امید من

بین قسمتم  ز بعد تو دشنام مردم است

  • حسین رضایی