اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

۴۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حیران» ثبت شده است

۲۶
مهر

شب اول

کوفه پر از غم، گشته دوباره / بسته ز هر سو، شد راه چاره
ای وجه داور، ای پور حیدر / بر حال مسلم، بنما نظاره

کوفه میا تو را به حق طاها
کوفه میا حسین عزیز زهرا
کوفه میا یا سیدی یا مولا

میا به کوفه، کوفه پر از فریبه
میا به کوفه، مسلم تو غریبه
میا به کوفه، بی یار و بی حبیبه

( میا به کوفه، حسین اباعبدالله ) 3

**********

در این دیار، غربت شدم من / تنهای تنها، محبوس دشمن
رحم و مروّت، رفته به تاراج / کوفه نباشد بهر تو ایمن

شده شلوغ بازار آهنگرا
خون میچکه از لبه ی خنجرا
کوفه شده بد زهمه بدترا

میا به کوفه، رحمی به بچه ها کن
میا به کوفه، این سفر و رها کن
میا به کوفه، حاجتم و روا کن

( میا به کوفه، حسین اباعبدالله ) 3

*************

من هر چه گفتم، برگرد برگرد / با سینه ی پر، از غصه و درد
گویا که داری، قصد شهادت / ای روح ایثار، شاه ابر مرد

حالا که تو قصد سفر کرده ای
به راه دین به جان خطر کرده ای
به کوفه ی ستم گذر کرده ای

به روی نیزه، تا تو بیای می مونم
به روی نیزه، ز عشق تو می خونم
به روی نیزه، حسین ورد زبونم

( میا به کوفه، حسین اباعبدالله ) 3

***********

شب دوم

آمد به باغ، سرسبز عاشور / یاسین و طاها، والتّین و الطور
ماه محرم، آمد دوباره / عالم سراسر، گردیده در شور

شده بپا بساط عشق و عرفان
بساط عشق و جذبه ی حسین جان
به جذبه ی حسین رسَم به جانان

حسین ای جانم، قربان کربلایت
حسین ای جانم، شده دلم گدایت
حسین ای جانم، جان شیعه فدایت

( حسین ای جانم، جانم حسین حسین جان ) 3

*************

منزل نمائید، ای آل هاشم / عباس و اکبر، ای عون و قاسم
ابناء زهرا، ای فاطمیون / حلقه بگیرید، دور محارم

ابوفاضل بپا کن خیمه ها را
نما محکم مهار ناقه ها را
پیاده کن تمام بچه ها را

تویی اباالفضل، همه دار و ندارم
تویی ابالفضل، گل و باغ و بهارم
تویی ابالفضل، یل چابک سوارم

( حسین ای جانم، جانم حسین حسین جان ) 3

***********
زینب دوباره، دلشوره داری / خواهر تو مثل، ابر بهاری
گردیده ای باز، بی صبر و طاقت / سهمت عزیزم، شد بی قراری

اینجا همان قرار با حبیب است
بیا زینب حسین تو غریب است
دیگه ذکر لبت امّن یُجیب است

بیا ای زینب، خواهر با وقارم
بیا ای زینب، باعث افتخار
بیا ای زینب، حرف نگفته دارم

( حسین ای جانم، جانم حسین حسین جان ) 3

****************

شب سوم

بابا کجایی، حالم خرابه / قلب حزینم، ازغم کبابه
امشب دوباره، دارم بهونه / دوری و هجران، بهرم عذابه

بیا دیگه که خسته و حزینم
نشسته تازیانه در کمینم
امشب تو را باید پدر ببینم

کجایی بابا، عمه دگر خمیده
کجایی بابا، موی سرم سپیده
کجایی بابا، اشک ترم چکیده

( کجایی بابا، یا ابتا حسین جان ) 3


********

عمه نمونده، صبر و شکیبم / کنج خرابه، بنگر غریبم
بهر وصال، بابای خوبم / دائم به ذکر، أمَّن یُجیبم

تموم شام غم به هم میریزم
چرا نیومد بابای عزیزم
با شامیا به جنگ و در ستیزم

منم شهزاده، خرابه جای من نیست
منم شهزاده، چرا بابای من نیست
منم شهزاده، سیلی سزای من نیست

( کجایی بابا، یا ابتا حسین جان ) 3

********

 جانم رسیده، از غصه بر لب / افتادم از پا، در این دل شب
بعد از جفای، زجر سیه دل / بنگر عصایم، شد عمّه زینب

ببین بابا بی تاب و بی قرارم
ببین بابا صبری دیگه ندارم
ببین بابا پائیزیه بهارم

شکایت دارم، از این همه جدایی
شکایت دارم، بابا جونم کجایی
شکایت دارم، چرا پیشم نیایی

(کجایی بابا، یا ابتا حسین جان) 3

***********

شب چهارم

گشته دو لاله، از آل احمد / عازم به میدان، عون و محّمد
با سوز و آوا، با شور و غوغا / گویا که حیدر، در عرصه آمد

ما نوگلان زینب حیدریم
ما از تبار حضرت جعفریم
ارث از علی مرتضی می بریم

امیری حسین، این دو گلت رو دریاب
امیری حسین، ما تشنه و تویی آب
امیری حسین، نعم الامیری ارباب

(امیری حسین، نعم الأمیری ارباب) 3

*********

دایی به حق، زهرای اطهر / دایی بحق، اشکای مادر
دایی به حق، پهلو شکسته / دایی به حق، ساقی کوثر

بده اجازه تا حماسه سازیم
که جان و دل به راه تو ببازیم
چو شیر حق به دشمنان بتازیم

به حق زینب، به قلب خسته ی او
به حق زینب، دل شکسته ی او
به حق زینب، چشای بسته ی او

(امیری حسین، نعم الأمیری ارباب) 3

*********

افتاده بر خاک، دو ماهپاره / شد جسم هر دو غرق ستاره
مادر نشسته، در خیمه گاه و / مولا به میدان، گرم نظاره

بیا زینب دمی بر یاری من
نما رحمی به اشک جاری من
بیا از خیمه بر دلداری من

فدای اشکات، مثه بارون می باری
فدای اشکات، مکن اینگونه زاری
فدای اشکات، چرا آروم نداری

(امیری حسین، نعم الأمیری ارباب) 3
 
شب پنجم
 

مظلوم و تنها، افتاد عمویم / از ظلم اعداء، افتاد عمویم
رهام کن عمّه، دل تو دلم نیست / میون صحرا، افتاد عمویم

خدا کنه عمو زنده بمونه
ببین پاشو رو زمین میکشونه
بهار عمر من دیگه خزونه

منم عبدالله، یتیم مجتبایم
منم عبدالله، به شور و در نزارم
منم عبدالله، دیگه حاجت روایم

(عمو جون عمو، حسین اباعبدالله) 3

**********

دستم شکسته، مانند زهرا / افتاده بازوم، از ظلم اعداء
دیدی عمو جان، آخر رسیدم / مانند قاسم، مانند سقا

عمو جونم فدای خون لبهات
عمو جونم چرا میریزه اشکات
عمو جونم منم هم رزم سقاست

عمو جون عمو، منم سرباز آخر
عمو جون عمو، منم از نسل حیدر
عمو جون عمو، منم فرزند کوثر

(عمو جون عمو، حسین اباعبدالله) 3

والله بی تو، زنده نمانم / بر هجر و دوری، من ناتوانم
بر من عمو جان، بودی چو بابا / ذکر تو گشته، ورد زبانم

بریدم دل ز جمله ما سوی الله
نمی مانم به خیمه بی تو والله
تویی رمز مسیر قل هو الله

شده معراجم، گودی قتلگاهت
شده معراجم، میون اشک و آهت
شده معراجم، عمو نیمه نگاهت

(عمو جون عمو، حسین اباعبدالله) 3

***********


شب ششم

ان تنکرونی، ابن الکریمم/ نجل النبیّ و،عبدالعظیمم

هم رزم اکبر، شاگرد سقا/مانند شیرم گرچه یتیمم

بیا ازرق اگر مرد نبردی

بیا دانم که هرگز برنگردی

بیا فکر مرا آسوده کردی

رجز می خوانم،با شور وعشق واحساس

رجز می خوانم، الا یا ایها الناس

رجز می خوانم،منم شاگرد عباس

عمو جون حسین ،حسین ابا عبدالله

*****

سر می کشم من ، جام عسل را/ پر می کشم تا عرش معلّی

از پشت مرکب،افتادم اکنون/شد استخوانم، پامال اعدا

بران فرس عمو حسین کجایی

ببین نمی رسه ز من صدایی

خدا کنه که زود عمو بیایی

عمو جون حسین، شدم غریب و تنها

عمو جون حسین، شهید ظلم اعدا

عمو جون حسین، ببین رسیده زهرا

عموجون حسین ،حسین ابا عبدالله

*****

گل غرق خون و، گلچین ستمگر/ گشته گلاب و، در خون شناور

مولا نشسته، بالین قاسم/ زاری کند بر پور برادر

صدای مجتبی رو تا شنیدی

به سوی قتلگه به جان دویدی

عزیز من چقد تو قدّ کشیدی

گل پرپرم، به زیر دست وپایی

گل پرپرم،مزن حرف جدایی

گل پرپرم،دگر از غم رهایی

عمو جون حسین، حسین ابا عبد الله

*****

شب هفتم

طفل ربابم،عطشان آبم/از تشنه کامی نابرده خوابم

بابا کجایی، برگرد برگرد/آتش گرفتم،بنگر کبابم

منم که تشنه، تشنه ی شهادت

بیا رسان مرا به این سعادت

مسافرم از اوّل ولادت

بخون لالایی،خواب از سرم پریده

بخون لالایی، کامم عسل چشیده

بخون لالایی،عمو محسن رسیده

لالا لالایی ، لالا  لالایی اصغر

*******

بر روی دستم،پر،وانمودی /آغوش خود را ، بهرم گشودی

با خنده هایت، در بین گریه /دل از کف من،بابا ربودی

بگو چگونه سوی خیمه آیم

ترحمی نما به ناله هایم

رسیده تا به عرش حق صدایم

خجالت دارم ،من از رباب دلخون

خجالت دارم،ببین شدم پریشون

خجالت دارم، خداحافظ علی جون

لالا  لالایی،    لالا  لالایی اصغر

******

تیر سه شعبه ، اندازه ات نیست / تاب و توان ، سر نیزه ات نیست

حلقت دریده ، از گوش تا گوش/ حرز رباب و آویزه ات نیست

چرا نمی رسه ز تو صدایی

شهید ظلم و کینه و جفایی

ذبیح تشنه ی کرب وبلایی

ذبیح بابا ، علی اصغر من

ذبیح بابا ، به معنی اکبر من

ذبیح بابا ، لاله ی پرپر من

لالا  لالایی،    لالا لالایی اصغر

************

شب هشتم

 

ای روح بابا، شبه پیمبر/

ای ماه لیلا علی اکبر

تو می روی با،لبهای عطشان

/دیدار زهرا دیدار حیدر

زبعد تو منم به موج غمها

به دست خود ببین محاسنم را

سلام من علی رسان به طاها

علی اکبر، تو باغی وبهاری

علی اکبر،توبر پدر قراری

علی اکبر،تو ماه گلعذاری

علی اکبر علی علی علی جان

 

******

ای اربا اربا،کردی فکارم

دراین مصیبت بارون می بارم

بودی تو اکبر ،آرام قلبم

بعد تو رفته، صبر و قرارم

تو لعل لب گشا نما تکلّم

غریب و بی کسم نما ترحّم

دوباره بر پدر بزن تبسّم

تو غرق خونی ،چرا شکسته ابروت

توغرق خونی،بریده گشته بازوت

تو غرق خونی،چه نیزه دیده پهلوت

علیِ اکبر   علی علی علی جان

******

عباس وقاسم،ای عون وجعفر/خود را رسانید بر نعش اکبر

تاب وتوان نیست،در بردن او/از گل نمانده جز ساقه دیگر

چگونه این بدن به خیمه آرم

توان بردن علی ندارم

گلم میان این عبا گذارم

بیا ای زینب، الا عزیز مادر

بیا ای زینب، مرا به خیمه آور

بیا ای زینب،غمین شده برادر

علی اکبر، علی علی علی جان

******

شب نهم

یا کاشف الکرب، آرام دلها/ باب الحوائج، دریاب مارا

کبش الکتیبه، میرعلمدار/حامِی الظعینه،سردار و سقا

فدای دست از بدن جدایت

جهان وماسوی شود فدایت

نشسته ام به ماتم وعزایت

به تاسوعایت،منم ستاره باران

به تاسوعایت،شدم چو لاله گریان

به تاسوعایت،جهان شده پریشان

یا ابوفاضل ،ابوفاضل ابا لفضل

*****

آمد سکینه، از خیمه بیرون/می بارد از غم،مانند بارون

مشکی به دست و،با کام عطشان/ با ناله دارد ذکر عموجون

عمو جونم ببین عطشان آبیم

همه دلواپس طفل ربابیم

ببین از تشنگی دیگه نخوابیم

عمو ابالفضل،یل و میر دلاور

عمو ابالفضل،الا ساقی لشگر

عمو ابالفضل،ببین پژمرده اصغر

یا ابوفاضل، ابوفاضل ابالفضل

******

زد بر دل شط،سلطان آداب/بهر سقایت،با اذن ارباب

دشمن نشسته،اندر کمین و، باکی ندارد ،آن شاه احباب

خوانَد رجز آن خادم حسینی

والله ان قطعتمو یمینی

انی احامی ابدا عن دینی

بمیرم عباس، برای دست وبازوت

بمیرم عباس، چرا شکسته ابروت

بمیرم عباس، به خون نشسته گیسوت

یا ابو فاضل، ابوفاضل ابالفضل

*****

شب دهم

امشب حسین جان حالم عجیبه

دل غرق ذکر امن یجیبه

گویا رسیده وقت جدایی

آرامش من با یا مجیبه

بدون تو خزان شود بهارم

زفکر دوریت چه بی قرارم

الهی من فدات بشم نگارم

حسین مظلوم حسین عزیز زهرا

حسین مظلوم غریب ظلم اعدا

حسین مظلوم بیا بریم از اینجا

حسین مظلوم حسین حسین حسین جان

******

دیدم که چیدی خار بیابان

با گریه و غم از چه شتابان

آتش گرفتم از سوز آهت

ای جان زینب بهر تو قربان

داداش بیا ببین دلم شکسته

زینب تو به خاک غم نشسته

راه گلوم و بغض وگریه بسته

ببین برادر زنم به سینه وسر

ببین برادر دلشوره داره خواهر

ببین برادر زدی به قلبم آذر

حسین مظلوم حسین حسین حسین جان

*******


اربعین

زینب رسیده ،با آه وافغان

در لاله زارِ ،کوی شهیدان

اشکش ز دیده،گردیده جاری

با ناله گوید : جانم حسین جان

برادرِ   عزیز و با وفایم

ببین به ماتم ِ تو در عزایم

یه اربعینه از تو من جدایم

رسیدم داداش، با قامتی خمیده

رسیدم داداش، رنگ از رخم پریده

رسیدم داداش، موی سرم سفیده

حسین ای جانم حسین ابا عبدالله

*****

منزل به منزل،ای کوه آمال

طی کرده ام ره، با مجد واجلال

در استواری ،سرو بلندم

اما ز غصه، گردیده ام دال

به شام و کوفه خطبه خوانده ام من

یزیدیان به جا نشانده ام من

ولی زدیده خون فشانده ام من

قرار زینب، ببین که خسته ام من

قرار زینب، به غم نشسته ام من

قرار زینب،زهم گسسته ام من

حسین ای جانم حسین ابا عبدالله

*****

از غم حسین جان،قلبم کبابه

دل بی شکیب و چشمم پرآبه

آوردم اینجا، اهل حرم را

جا مانده طفلت، کنج خرابه

ببین که صورتی چو لاله دارم

ببخش اگه پاییزیه بهارم

نشد داداش سه ساله رو بیارم

امان از شام و غم ز حدّ فزونش

امان از شام و ز تلخی زبونش

امان از شام و ز ظلم بی امونش

حسین ای جانم حسین ابا عبدالله

*******

دریافت سبک


  • حسین رضایی
۱۱
آبان

پیر غلامان


  • حسین رضایی
۱۳
مهر

حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام

دارم غم غریبی ات به سینه

کوفه میا امیر بی قرینه

اینجا بوَد شهر فریب و آزار

رسم وفاداری کجا و کینه

شد ناله ام اسیر گل / کوفه میا عزیز دل

شرمنده هستم یا حسین / گردیده ام از تو خجل

وای ... کوفه میا حسین جان

******

من ماندم و این کوچه های غربت

من ماندم و کوهی ز رنج و محنت

گر قصد آمدن نموده ای تو

با خود میاور کعبه های عصمت

دیگر میاور اصغرت / رعنا جوانت اکبرت

گردد اسیر و در به در / آن خواهر غم پرورت

وای ... کوفه میا حسین جان

******

آهنگران کوفه گرم کارند

رحم و مروّت و حیا ندارند

تیر سه شعبه، نیزه، تیغ و خنجر

بهر عزیزان تو هدیه آرند

شمر و سنان نعره کشان / در فکر صید نوگلان

کوفه پر از کینه شده / واویلتا آه و فغان

وای ... کوفه میا حسین جان

******

ورودیه

یک باغ گل، بر مصطفی سلاله

گلهای زیبا، سرخ و یاس و لاله

یک غنچه در آغوش گل نشسته

آن دیگری باشد گلی سه ساله

بوی گلاب آید خدا / از دامن کرب و بلا

فصل جدایی میرسد / اینجا بود دشت منا

وای ... جانم حسین حسین جان

*********

ای زینبم رخت عزا به تن کن

صبرت سپر بر غصه و محن کن

اینجا همانجایی بود که گفتم

دیگر برایم فکر یک کفن کن

اینجا همه پر میکشیم / پر سوی دلبر میکشیم

از جرعه ی قالوا بلا / جام رضا سر میکشیم

وای ... جانم حسین حسین جان

*******

محمل نشین محو رخ برادر

بهرش زده زانو امیر لشکر

شهزادگان برپا نموده خیمه

بهر جلوس دختران حیدر

در پیش رو خون خدا / قاسم مودب از قفا

حور و ملک در زمزمه / اکبر گرفته ناقه را

وای ... جانم حسین حسین جان

*********

حضرت رقیه سلام الله علیها

عمه بیا بابا ز ره رسیده

برگو چرا دارد سری بریده

لبها پر از خون و دو دیده دریا

تا دیدمش زنگ از رُخم پریده

از چه شکسته ابرویش / خاکستری شد گیسویش

رنج فراوان دیده او / صد جای پنجه بر رویش

وای ... بابا حسین حسین جان

**********

بابا تو میدانی چه ها کشیدم

بنگر بنفشه رو و مو سپیدم

بعد تو بابا، مثل مادر تو

در زیر بار غصه ها خمیدم

دارم به دل شور و نوا / ذکرم شده بابا بیا

ممنون لطف عمه ام / گردیده او بهرم عصا

وای ... بابا حسین حسین جان

*********

افتادم از ناقه به خاک صحرا

آمد کنارم قد خمیده زهرا

او بهر من گریه کنان و من هم

گریه نمودم در فراق سقا

بر روی پای فاطمه / با یاد میر علقمه

گفتم که بابایم چه شد / شیون نمودم بر همه

وای ... بابا حسین حسین جان

*********

دوطفلان حضرت زینب علیها السلام

گریم برایت گریه کن برایم

تا عقده های سینه را گشایم

بنگر که دیگر فرصتی نمانده

طفلان خود را هدیه می نمایم

از داغ تو گشتم ملول / هر دو گلم را کن قبول

بنما عطا اذن جهاد / حق علی جان بتول

وای ... یا زینبا یا زینب

*********

در خیمه می مانم به آه و غم ها

تا ننگرم شرم و حیای شه را

پا میگذارم بر شرار ِسینه

روحی فداکَ یا عزیزِ زهرا

ای یار و ای حبیب من / برادر غریب من

بیمار هجر و ماتمم / طبیب من طبیب من

وای ... یا زینبا یا زینب

*********

دو شاخه گل هر دو عقیله زاده

عون و محمد بر زمین فتاده

شه در کنار جسمشان نشسته

زینب میان خیمه گه ستاده

هر دو گلش پر پر شده / قربانی ِ اصغر شده

آن یک چو قاسم دیگری / مثل علی اکبر شده

وای ... یا زینبا یا زینب


حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام


عبداللهم شاگرد رزم عباس


دلداده ی عاشق به بزم عباس


در راه یاری عمو غیورم


دارم به جان عزمی چو عزم عباس


تا جان به تن دارم عمو / من بر تو غمخوارم عمو


دشمن کجا زخمت زند / حاشا که بگذارم عمو


وای ... جانم عمو عمو جان


******


در یاری ات جان را سپر بسازم


بر سینه ات من خوانده ام نمازم


با ناله وا أمّا بگفتم و شد


این آخرین راز دل و نیازم


دیگر شدم حاجت روا / دستم شده از کین جدا


بهر ملاقات پدر / پر می کشم سوی خدا


وای ... جانم عمو عمو جان


******


عمه دگر دست مرا رها کن


رحمی به حال طفل مجتبی کن


گشته عمویم واژگون ز مرکب


بهر دل ِ غمدیده ام دعا کن


بنگر به این اشک روان / صبری نمانده عمه جان


بابا صدایم می زند / بنگر رسیده از جنان


وای ... جانم عمو عمو جان


******


حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام


من قاسمم قربانیِ عمویم


احلی من العسل شد آرزویم


خوشحالم از اینکه روم به میدان


تا پر کنم از شهد گل سبویم


ان تنکرونی ای عدو / ابن الحسن عشق عمو


ای ازرق شامی بدان / گشتی به حیدر روبرو


وای ... جانم عمو عمو جان


******


بودم تو را غلام حلقه بر گوش


آغوش گرمت برده از سرم هوش


دادی مرا عمو تو اذن میدان


شکر خدا گردیده ام کفن پوش


بنگر به یا رب یا ربم / ذکر همه روز و شبم


 مرهون مهر مادر و / ممنون عمه زینبم


وای ... جانم عمو عمو جان


******


رو سوی میدان کرده شه شتابان


بوی عسل آید ز کنج میدان


گویا صدای قاسم حزین است


با ناله می گوید عمو عمو جان


افتادم از پشت فرس / عمو به فریادم برس


پرپر گلت افتاده و / بر گرد او صد خار و خس


وای ... جانم عمو عمو جان


******


حضرت علی اصغر علیه السلام


  هل من معین صبر از کفم ربوده


بانگ غریبی عقده را گشوده


دیگر نمی مانم به خیمه مادر


بابا مرا سرباز خود نموده


بر روی دستان پدر / دیدی گرفتم بال و پر


سردارم و مثل عمو / جانبازم و مرد خطر


وای ... لای لای علی علی جان


******


ای حرمله شرمی ز مصطفی کن


از روی بابایم حسین حیا کن


من مشکلی با تیر تو ندارم


کم بر دل اهل حرم جفا کن


ذبحم کن و خنده مکن / بابا رو شرمنده نکن


قلب سکینه خواهرم / از غصه آکنده نکن


وای ... لای لای علی علی جان


******


امد ندا از عرش حی سبحان


ذبح تو شد مهمان ما حسین جان


خون گلوی ناز اصغرِ تو


مخفی نمی ماند به نزد جانان


من خود تسلایت دهم / بر زخم تو مرهم نهم


تو خون من هستی حسین / هادی و مصباح رهم


وای ... لای لای علی علی جان


******


حضرت علی اکبر علیه السلام


در خلق و خو و منطقی پیمبر


مرد نبرد و حمله ور چو حیدر


فرزند رعنای حسین و لیلا


مؤذن کرب و بلایی اکبر


ای آل هاشم را نگین / زیبا و نورانی جبین


هم مصطفایی هم علی / با عشق زهرایی عجین


وای ... جانم علی علی جان


******


تا که ز میدان با عطش رسیدی


مانند شمعی در برم چکیدی


هات لسانک ای عزیزبابا


از کام خشکم تشنه تر ندیدی


تو تشنه ی وصلی پسر / من از تو هستم تشنه تر


هر دو اسیر و یک دلیم / تو خون به دل من خونجگر


وای ... جانم علی علی جان


******


وقتی رسیدم در برت به صد آه


کردم فزع با ناله های جانکاه


در این مسیرِسخت و پر هیاهو


چندین علی اکبر فتاده در راه


گل بودی و پرپر شدی / مِی گشتی و ساغر شدی


فقطّعوکَ با السّیوف / صدها علی اکبر شدی


وای ... جانم علی علی جان


******


حضرت عباس علیه السلام


یا سیدی بهرت عریضه دارم


بنما نظر بر قلب پر شرارم


رحمی کن و اذنم بده حسین جان


تا لااقل آبی به خیمه آرم


آتش گرفته پیکرم / من بی قرارِ اصغرم


چشم سکینه بر در و / بنگر به حال مضطرم


وای ... ابوفاضل اباالفضل


******


شد واردمیدان امیرِ لشگر


خواند رجز با نعره های حیدر


همچون اسد در گله ی شغالان


گویا بوَد او ثانی غضنفر


بَه بَه، به میر علقمه / زینب ندارد واهمه


حقا تویی مرد وفا / اجر تو شد با فاطمه


وای ... ابوفاضل اباالفضل


******


مشکی به دندان و دو چشم گریان


می گرید او امّا به کام خندان


آب از سرش گذشته و ندارد


آبی به کف بهر رباب نالان


وای از دل ِتنگِ رباب / وای از صدای آّب آب


گردیده سقا ناامید / ماندن شده بهرش عذاب


وای ... ابوفاضل اباالفضل


******


شب عاشورا


صوت مناجات و نوای قرآن


ذکر و ندای سیدی حسین جان


پیچیده در کرب و بلا شمیمی


از عطر و بوی روح و جان و ایمان


یاران پور فاطمه / غرق نوا و زمزمه


تنها نگهبان حرم / باشد امیرعلقمه


وای ... آه و فغان واویلا


******


بنما نظاره بر دو چشم خواهر


دلشوره دارم ای عزیزمادر


گویا رسیده موسم جدایی


چیدی چرا خار از زمین برادر


داری چرا آه و نوا ؟ / یا دَهر افِ لّک چرا ؟


دم از جدایی ها مزن / صد آه و صد واویلتا


وای ... آه و فغان واویلا


******


یک امشبی دارم مجال و فرصت


بهر وداع کعبه های عصمت


خواهر تویی فردا به وقت مغرب


تنها علمدار شکوه و عزّت


ای خواهره دُردی کشم / ناز تو را من میکشم


ناله مزن گریه مکن / کمتر بزن تو آتشم


وای ... آه و فغان واویلا


******


دریافت سبک


  • حسین رضایی
۲۴
مرداد


  • حسین رضایی
۱۶
بهمن
آسمان غرقِ شور و آوا شد

ابرها رفت و ماه پیدا شد

نجم ثاقب ز زهره گشت جدا

شمسِ پر نورِ دین هویدا شد

گل نرگس قدم به عالم زد

گلشن فاطمه شکوفا شد

تا که او زد قدم به ملک وجود

شاد و خرسند قلب زهرا شد

آمد آن ساقیِ میِ کوثر

بهرِ لبهایِ تشنه سقّا شد

هله، ای شیعیانِ در غربت

مهدی دین امیر و مولا شد

حوریان از مِی اش، خراب شدند

مست و بی هوش و بی نقاب شدند

آمده مهدی هدایت گر

آمده دل سِتان و هم دلبر

آنکه عالَم همه فدایِ رُخَش

یار و یاور، به ما و هَم، سرور

آخرین یادگارِ، فاطمه است

معنیِ تامّ و کاملِ کوثر

هیبتش، هیبت ِ ولی الله

سیرت و صورتش، چو پیغمبر

طالبِ خونِ کربلائی ها

صبرِ او بوده همچنان، شبّر

بوده از روز اولِ میلاد

جان به لب، بهرِ زینبِ مضطر

حوریان از می اش خراب شدند

مست و بی هوش و بی نقاب شدند


  • حسین رضایی
۰۹
بهمن
آمدن این راه و مولا را ندیدن مشکل است

از گل روی برادر گل نچیدن مشکل است

ای رضا جان آمدم اما رمق تا طوس نیست

وقت رفتن آمده، این دل بریدن مشکل است

من غریب و تو غریب و هر دو، دور از مادریم

در میان دوستان، غربت کشیدن مشکل است

شیعیان قم، چه استقبالی از من کرده اند

در شلوغی واقعاً منزل رسیدن مشکل است

کاش کوفی یک کمی، از اهل قم سر مشق داشت

پیش چشم زن، رضا جان، سر بریدن مشکل است

این همه دعوت ولی از گوش طفلی بی گناه

بِینِ مهمانی، اخا، زینت کشیدن مشکل است

 

ربیع الثانی 1436

  • حسین رضایی
۰۹
بهمن

ای مهر اختتام همه اضطراب ها

ای طعم خوشگواری ناب شراب ها

تیغ طلوع صبح تو روز بلند عشق

بیرون بکش عذار مهت از نقاب ها

تا کی دل شکسته به ابروی تو اسیر

تا کی کجا چگونه پی ات در سراب ها

باغ و بهار و گلشن و رضوان همه تویی

عطر تو گشته رونق جمله گلاب ها

یک حسن خال کنج لبت را به اختصار

باید نوشت هزار هزاران کتاب ها

صدها هزار یوسف مصری هلاک تو

گر بر کشی از رخ گلگون حجاب ها

یک لب گشا بر دل گردون صلا بزن

پایان بده بر این همه مستی خواب ها

دیگر بس است دوری و هجران حبیب من

بگشای از دو دست ندیدن طناب ها

آخر چگویم از غم هجر و نبودنت

« حیران » در سرابم و دنبال آب ها


  • حسین رضایی
۰۸
بهمن

همینکه رایحه ات چون شمیم جان آید

مرا بس است، چه آیی، وَگَر تو ناز کُنی

الا مسافرِ صحرانشینِ زهرایی

نمی شود که رهی، سویِ خیمه باز کُنی

در این مغازله یارا، اسیر ِ زلفِ توام

شود که با دلِ آشفته ام، تو راز کُنی

مزن به طرۀ گیسوی خود، مرا زخمی  

چه می شود، گره از زلف خود، تو باز کُنی

شنیده ام، که حبیبِ، شکسته دلهایی

به یک کرشمه مرا غرق در نیاز کُنی

بیا و آبرویم را بخر، عزیزِ دلم

که این نشیب نشینت، به صد فراز کُنی

 

4 ربیع الاول 1435

  • حسین رضایی
۰۲
بهمن

این دل آواره ام دوش به میخانه شد

وز همه عالم جدا با همه بیگانه شد

ساقی میخانه چون با خُم می سر رسید

گوشه میخانه دل واله و دیوانه شد

بوی می ناب او هوش ز سر می برد

مست و گرفتار می این دل فرزانه شد

گفت به ساقی دلم ای صنم دلربا

این دل بی خانمان در پی کاشانه شد

جرعه ای از آن میت بر سر کامم بریز

چشم امیدم دگر بر می جانانه شد

گفت به دل ساقی بزم گرفتاریم

گر که دلت طالب آب ز پیمانه شد

رو به در خانه ضامن آهو رضا

راضی رضوان حق راضی از این خانه شد

 

ذیقعده 1420
  • حسین رضایی
۰۲
بهمن

آمد اندر شهر کوفه کاروان

کاروان کربلا با ساربان

 

کوفیان بی مرام و بی خدا

خارجی گفتند بر آل عبا

 

ناگهان آمد صدا از محملی

کشتی دل کرد رو بر ساحلی

 

نیزه ای چشمش بر آن محمل نشست

محمل مد نظر در گل نشست

 

چشم محمل مات آن سرنیزه شد

نیزه بان فی الحال اندر لرزه شد

 

کوفه شد حیرت زده ماتم سرا

محو آن محمل نشین و نیزه ها

 

کوفه بهر جستجوی نام او

جستجو در گفتگوی نام او

 

او تجلی گاه وجه رب بود

کوفیان محمل نشین زینب بود

--------------------------------------

گفت زینب ای هلال یک شبم

بنگر از هجر تو در تاب و تبم

 

ای تو که خاکستری موی تو شد

کن تکلم لحظه ای با طفل خود

-------------------------------------

بعد زینب از گلوی می فروش

می رسد آوای قرآنش به گوش

 

با صدای دل نشین دل می برد

دل ز جمله اهل محمل می برد

 

چشم زینب از کلامش تر شود

چوب محمل آشنا با سر شود

 

زینبا سوزی مرا ده از کرم

این دل «حیران» بکش سوی حرم


  • حسین رضایی