اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۶
ارديبهشت

امشب از غار حرا آوای سرمد می رسد

اقرا بسم ربّک بر قلب احمد می رسد

عالم بالا همه غرق غزلخوانی شده

از سما وعرش ذکر یا محمد می رسد

عرش و فرش و عالم امکان چه  نورانی شده

جامه سبز نبوّت بر تو ارزانی شده

---

خیز و بر پاکن محمد صلح و عدل وداد را

بر خلائق برگشا ره توشه ی  امداد را

بندگی کن خالق یکتا و در آزادگی

عبد ما باش و عیان کن بنده ی  آزاد را

رهبر آزادگی هستی و دین را سروری

خیز و تبلیغ خدا کن بعد از این پیغمبری

---

یا نبی برخیز وبر پاکن ندای تفلحوا

از ولایت گو زحیدر مقتدای تفلحوا

تا قیامت از علی باید خلائق دم زنند

گو به آوای رسا از دل نوای تفلحوا

رمز وراز وعلّت پیغمبریّت حیدر است

خنده ی لبها و شور دلبریّت حیدر است

---

حیدر است ،سرلوحه ی تبلیغ و ارسال رسل

حیدر است، آن شاهراه مستقیم هر سبل

حیدر است،گنجینه ی مخفی و سرّ کردگار

حیدر است بعد نبی شاهنشه و ارباب کلّ

معنی بعثت بود ذکر فضیلتهای او

بی علی راهی ندارد دل به منزلگاه هو

---

لیلة المحیاست، محیا و مماتم ، حیدر است

علّت غایی و ایجاد و حیاتم حیدر است

در شب مبعث نبوت گشته تقدیم نبی

لیک اکمال نبوّت بهر خاتم حیدر است

حیدریم عاشقم حبّ علی دارم به کف

دل شده امشب کبوتر پر کشیده تانجف

---

یا علی مست می صهبای شیرین تو ام

از طفولیّت غلام و عبد دیرین توام

معتکف در گوشه ی میخانه ی لطف توام

سائل و درمانده ومحتاج و مسکین توام

بر من امشب مرحمت کن از سر لطف و کرم

بین خوبانت مرا هم جای ده ای محترم

---

بوی انگور ضریحت مست مستم کرده است

فارغ از هستی نموده با تو هستم کرده است

از خدا ممنون و مدیون عنایات توام

ساکن میخانه ی جام الستم کرده است

گشته ام (حیران) بده خط امانی یا علی

اکفیانی یا محمد اکفیانی یاعلی

  • حسین رضایی
۱۴
ارديبهشت
ام اسحاق با دلی مضطر
محتضردر برابر دختر
آه، ذکر مدامِ لبهایش
در مناجاتِ حضرت داور
نگران رقیه اش باشد
مادر است مادراست آخر
دخترش غرق ناله و ماتم
غم مادر به دل زده آذر
 چه قَدَرمثل فاطمه است
بر لبش ذکر سوره ی کوثر
مثل شمعی به بزم پروانه
می چکد در برابر مادر
می شود او یتیم و روزش شب
همچو واللیل گیسوی حیدر
گفت با زینب ستمدیده
ام اسحاق با دو چشم تر
کودکم را سپارمش برتو
ای حسین مرا دل و دلبر
شکر لله که هست بابایش
می کشد شاه ناز این دختر
  • حسین رضایی
۱۰
ارديبهشت
من مادر رقیه ام ومادر شهید
دارم مدال مادریِ دختر شهید
شد افتخار شامل و گردد به این جهان
هم دخترم شهید و شوم همسر شهید
دارم به دل غمی که نباشم به کربلا
همراه زینبین به تلّ در بر شهید
حالا که می سپارمش این گل به سرنوشت
دارم امید بر کرم خواهر شهید
مادر نداردآه ... چه سازد رقیه ام
وقتی که می رسد به خرابه سر شهید
او می شود شهید اگر دیدگان او
بیند به لاله زار گل پرپر شهید
زینب بگو به دخترکم لحظه ی وداع
بوسه بگیرد از گلو و حنجر شهید
باشد کلام آخر او یا اب الحسین
خشنودم از سلام دمِ آخر شهید

  • حسین رضایی