اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

۵ مطلب با موضوع «حضرت محمد صلی الله علیه و آله» ثبت شده است

۱۷
خرداد


پس از تو ای پدر قدم خمیده

 

عجب ارثی به زهرایت رسیده

 

نه تنها قامتم  از غم کمان شد

 

که از هر تار مویم زد سپیده

 

برای یاری حیدر پدرجان

 

نگر زهرای تو با جان دویده

 

چهل ظالم علی را می کشیدند

 

فلک مثل علی تنها ندیده

 

کجایی تاببینی بین کوچه

 

عدویت پنجه بر رویم کشیده

 

به بازو و به پهلویم نظر کن

 

ببین از میخ در خونم چکیده

 

پدر شد محسنم نشکفته پرپر

 

که با ضرب لگد شد غنچه چیده

  • حسین رضایی
۱۵
خرداد


کوه در سوگ فراق تو ندارد طاقت

پسرم بوده ای و داغ تو گشته قسمت

خواستم همچو گلی سیر ببویم رویت

اجلت آمد و تقدیر ندادم مهلت

ای فدایی حسینم پسرم ابراهیم

آمدی دلبری از من بنمودی رفتی

از حسادات عدو پرده گشودی رفتی

توهم از" توطئه ی قومِ یهودی" رفتی

قطره ای آمده بودی و چو رودی رفتی

ای فدایی حسینم پسرم ابراهیم

شورشی بر دل پر شور پدر شد برپا

داده ام اذن فدایی شدنِ جانت را

کرده ام نسخه ی مرگ تو به دستم امضا

تو شدی هدیه ی من در صدف عاشورا

ای فدایی حسینم پسرم ابراهیم

  • حسین رضایی
۱۶
آذر


ای شهید زهر ظلم اشقیا

ای تو قبل از مرتضی بابای ما

گو چه دیدی از جفای روزگار

ترک زهرا کرده ای با اضطرار

غصه هایت شیعه را آزرده است

در فراق تو جهان افسرده است

ای که از دشمن جفاها دیده ای

ناسزا و ناروا بشنیده ای

 با زبان تلخ و با زخم زبان

حیله ها کردند بر تو روبهان

بر بدن داری جراحات زیاد

رنجهای طائفت آید به یاد

گشته ای حامی به دین با جان خود

گاه در بدر و حنین گاهی احد

خلق و خو وخلقتت خاکی نبود

دشمنان را فهم این پاکی نبود

حال با یک کوله بار رنج وغم

می شوی آسوده از ظلم وستم

خسته و رنجور ونالان می روی

از چه اینگونه شتابان می روی

می روی با کوله بار ماتمت

با مصیبتها و داغ اعظمت

می روی زهرا شود زار و حزین

بعد توگردد علی خانه نشین

بعد تو دشمن جسارت می کند

حق زهرای تو غارت می کند

با جفا و جور وکینه با کتک

گردد او محروم از حق فدک

بعد تو وای از دل تنگ علی

حلقه کم می گردد از دورِ علی

این نمک نشناسها زخمش زنند

ریسمان بر گردنش می افکنند

دست بسته سوی مسجد می برند

همسرش را بین کوچه می زنند

قنفذ از کینه مغیره از جفا

حمله ور گردند سوی مرتضی

فاطمه بهر حمایت رهسپر

بر علی می گردد او همچون سپر

عصمت الله است بین کوچه ها

از علی هرگز نمی گردد جدا

یک تنه جانباز دریای غدیر

می شود او یار مولای غدیر

یک تنه رزمنده ی رزم ولا

افتخار واعتبار مرتضی

یک تنه گردد پرستار علی

یاور و تنها علمدار علی

زنده سازد ذکر مولانا علی

یا علی و یا علی و یاعلی

 

 

 

  • حسین رضایی
۰۱
بهمن

فرقی نمی کند همگی نور واحدند 

زهرا، علی، حسن وَ حسین جمله احمدند 

عالم طفیل یک خم ابروی اهل بیت 

این خانواده بر همه عالم سرآمدند


  • حسین رضایی
۲۷
دی
دوباره فتنه ای دیگر بپا شد

به اسلام و مسلمانی جفا شد

نقاب چهره ی تزویر و نیرنگ

به هتک حرمت دین برملا شد


الا ای نامسلمان، رفته در خواب

چرا گردیده ای اینگونه بی تاب

ز بیداری اسلامی نترسیِ!

که این آب حیات توست دریاب

 

اگر پیغمبرم را دوست دارم

اگر با او فقط افتاده کارم

اگر او قبله حاجات من شد

اگر سوی مزارش رهسپارم

 

فقط او بوده در تاب و تب ماست

فقط او فکر هر روز و شب ماست

فقط او رحمةُ للعالمین است

دمادم یا محمد بر لب ماست

 

چه می دانید از دست کریمش

چه می دانید از قلب رحیمش

چه می دانید از آقایی او

چه می دانید از روح عظیمش

 

چه می دانید از رمز سعادت

چه می دانید از روح عبادت

چه می دانید از لطف و عطوفت

چه می دانید از عرض ارادت

 

ارادت بر نبی رمز عبور است

حضور محضرش غرقاب نور است

سفارش کرده او را پور مریم

حریم پاک او وادی طور است

 

محمد خاتم پیغمبران است

امیر و سرور و شاه زمان است

فقط پیغمبر ما مسلمین نیست

رسول آخر کل جهان است

 

1436

  • حسین رضایی