ما در کنار هم چه غریبانه سوختیم
در پای شمع دین چو پروانه سوختیم
با صبر در شرار ستمها چه ساختیم
ما با قبول عشق چه مستانه سوختیم
من پشت درب خانه و تو بین کوچه ها
در راه حق به همّت جانانه سوختیم
می سوخت صورت من و می سوخت قلب تو
در آتشی مدام حریصانه سوختیم
در خانه ای که غیر خدا محرمی نبود
نا محرمان رسیده و در خانه سوختیم
دل غرق ذات حضرت خلّاق بی زوال
داغی زدیم بر دل فرزانه سوختیم