اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۲
بهمن

ما در کنار هم چه غریبانه سوختیم

در پای شمع دین چو پروانه سوختیم

با صبر در شرار ستمها چه ساختیم

 ما با قبول عشق چه مستانه سوختیم

من پشت درب خانه و تو بین کوچه ها

در راه حق به همّت جانانه سوختیم

می سوخت صورت من و می سوخت قلب تو

در آتشی مدام حریصانه سوختیم

در خانه ای که غیر خدا محرمی نبود

نا محرمان رسیده و در خانه سوختیم

دل غرق ذات حضرت خلّاق بی زوال

داغی زدیم بر دل فرزانه سوختیم


  • حسین رضایی
۱۲
بهمن

وادی عشق عجب خوف خطرها دارد

سوختن، ساختن و شور و شررها دارد

هرکه در جرگۀ عشّاق قدم بنهاده

کی ؟ به جز خونجگری مزد و ثمرها دارد

سینه ای گشت سپر بهر حمایت از عشق

» نالۀ سینۀ مجروح اثرها دارد«

فاطمه بانوی عشق است و علی عاشق او

در دفاع حرم عشق پسرها دارد

پسری پشت در خانه شده قربانی

دشمن از جسم نحیفش چه گذرها دارد

پسر دیگر او کشتۀ زهر ستم است

به تنش نیزۀ بسیار نظرها دارد

چه بگویم ز حسین و غم مظلومی او

قصّۀ غربت او خون جگرها دارد

پسرانش همگی عاشق و معشوق حق اند

بهر یاری حقیقت چه سپرها دارد

  • حسین رضایی
۱۲
بهمن

نشان فصل خزان از سراسرم پیداست

ز زردی رخ خورشید انورم پیداست

غم فراق پدر آتشم زده دیگر

که بی قراری ام از قلب مضطرم پیداست

چگونه صبر کنم این همه بلایا را

غریبی از خم ابروی همسرم پیداست

مپرس حال مرا زینب بلا جویم

که حال خسته ام از حال بسترم پیداست

چه پرسی از در و دیوار و ضربۀ دشمن

چو ماه عید ز پهلوی لاغرم پیداست

اگر ز ماندن من یک جواب می خواهی

بدان که رفتنم از اشک دلبرم پیداست


  • حسین رضایی
۱۲
بهمن

تا آتش جفای ستمگر شرر گرفت

در شعله ور شد و زعلی یک پسر گرفت

نفرین به آن دمی که به ظلم و ستم عدو

از چشم زینب و حسنین اشک تر گرفت

ترسید تا که عرش بیفتد به روی خاک

مسمار در فاطمه را پشت در گرفت

با ضربتی به پهلوی او غرق ناله شد

آن وقت تازیانه رسید و به پر گرفت

این حقد وکینه از اثربدر خیبر است

این ارث را قوم یهود از پدر گرفت

دشمن اگر ز آل کسا یک پسر گرفت

از مرتضی هم پسر و هم سپر گرفت

  • حسین رضایی