۱۴
ارديبهشت
ام اسحاق با دلی مضطر
محتضردر برابر دختر
آه، ذکر مدامِ لبهایش
در مناجاتِ حضرت داور
نگران رقیه اش باشد
مادر است مادراست آخر
دخترش غرق ناله و ماتم
غم مادر به دل زده آذر
چه
قَدَرمثل فاطمه است
بر لبش ذکر سوره ی کوثر
مثل شمعی به بزم پروانه
می چکد در برابر مادر
می شود او یتیم و روزش شب
همچو واللیل گیسوی حیدر
گفت با زینب ستمدیده
ام اسحاق با دو چشم تر
کودکم را سپارمش برتو
ای حسین مرا دل و دلبر
شکر لله که هست بابایش
می کشد شاه ناز این دختر