اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ب.ظ
شب است و می رسد از دور ناله

صدای ناله دخت سه ساله

 

گمانم باز او در انتظار است

ز هجر روی بابش بی قرار است

 

گمانم خواب بابش را دوباره

رقیه دیده با آن جسم پاره

 

صدای ناله اش پیچیده در شهر

نموده خواب را بر چشم خود زهر

 

کند از سوز دل اینگونه آوا

بدین سان درد و دل با پور زهرا

 

پدر ای نور چشمان تر من

بیا بنشین تو اکنون در بر من

 

دگر صبرم به پایان است بابا

مرا با خود ببر در نزد زهرا

 

چنین می گفت آنکه خورده سیلی

پدر بنگر که رویم گشته نیلی

 

چنانکه رازها می گفت با گل

به ناگه روبرو شد گل به بلبل

 

خرابه شور و حال تازه دارد

رقیه با پدر آوازه دارد

 

الا ای مصحف خونین زینب

پدر خوش آمدی در این دل شب

 

بگو بابا چرا رنگت پریده

گلویت از چه اینگونه بریده

 

به ناگه شد صدای ناله خاموش

بیا عمه که خواهر رفته از هوش

 

خرابه پر ز غوغای دگر شد

دل « حیران » به کویش رهسپر شد


  • حسین رضایی

حسین رضایی

حیران

فردیس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی