اشعار شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام حسین رضایی (حیران)

وَ بِشُکرِکَ مادِحَة

بسم الله الرحمن الرحیم

ای حاضر دوران منم آن غایب کویت
صد وای که من دیده ی بیدار ندارم

حسین رضایی (حیران)

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بلاگ بیان» ثبت شده است

۰۳
خرداد

مژده ای کرّوبیان آوای رحمت می رسد

آخرین آیینه دار عزّ و شوکت می رسد

مشرکین را ذلّت و بر شیعه عزّت می رسد

مهدی زهرا قرار آل عصمت می رسد

می رسد نور هدایت بر شب تاریک ما

آمده مصباح پر نور هدایت از سما

آمده تا دین حق را بر زمین جاری کند

آمده مستضعفین را در جهان یاری کند

آمده بر شیعه ی غمدیده دلداری کند

آمده بهر دل تاریک ما کاری کند

یاور محروم و مظلوم و گرفتار آمده

شیعیان را مونس و غمخوار و دلدار آمده

آب و جارو کرده عالم را خدا در مقدمش

با طراوت کرده جنّت را نمی از شبنمش

نام زیبایش بود رمز طلسم اعظمش

حاتم طائی شده محتاج و مسکین کمش

عطر یاس و نرگس و مریم چه مستم می کند

امشب از لطفش خدا باده پرستم می کند

دل شده مست و غزلخوان گل رخسار او

یوسف کنعان نشسته بر سر بازار او

بهر استشفا دو صد عیسی شده بیمار او

گشته مرآت خدا و مخزن الاسرار او

این باب الله این طالب خون خدا

این وجه الله آن معشوق عشق اولیا

سائل و عبد و غلام  سفره ی جودش شدم

دائم و پیوسته غرق حمد محمودش شدم

در تکاپوی وصالش محو مقصودش شدم

در فنای ذات او فانی و نابودش شدم

فانی فی الذات باری آمده ای شیعیان

کلّ شیءٍ هالکٌ ، جز وجه حیِ لامکان

  • حسین رضایی
۱۱
آبان

پیر غلامان


  • حسین رضایی
۲۷
دی
الهی منم بنده ی پرگنه

ز جرم و خطا گشته ام روسیه

 

پشیمانم و از تو شرمنده ام

نگر از خجالت سر افکنده ام

 

ندارم بجز تو پناه دگر

بیا کن کرم بر نگردان نظر

 

مرا از در لطف خود رد مکن

ره توبه بر این گدا سد مکن

 

تو سنگم مزن گرچه من عاصیم

نگر امشب از دست خود شاکیم

 

تو مهر خموشی مزن بر دلم

که از آل طاها سرشتی گلم

 

اگر من بدم عاشق حیدرم

گدای در خانه ی کوثرم

 

تو عذرم پذیر و مرا کن قبول

به حق علی و به جان بتول

 

رمضان 1419

  • حسین رضایی
۲۷
دی
دوباره فتنه ای دیگر بپا شد

به اسلام و مسلمانی جفا شد

نقاب چهره ی تزویر و نیرنگ

به هتک حرمت دین برملا شد


الا ای نامسلمان، رفته در خواب

چرا گردیده ای اینگونه بی تاب

ز بیداری اسلامی نترسیِ!

که این آب حیات توست دریاب

 

اگر پیغمبرم را دوست دارم

اگر با او فقط افتاده کارم

اگر او قبله حاجات من شد

اگر سوی مزارش رهسپارم

 

فقط او بوده در تاب و تب ماست

فقط او فکر هر روز و شب ماست

فقط او رحمةُ للعالمین است

دمادم یا محمد بر لب ماست

 

چه می دانید از دست کریمش

چه می دانید از قلب رحیمش

چه می دانید از آقایی او

چه می دانید از روح عظیمش

 

چه می دانید از رمز سعادت

چه می دانید از روح عبادت

چه می دانید از لطف و عطوفت

چه می دانید از عرض ارادت

 

ارادت بر نبی رمز عبور است

حضور محضرش غرقاب نور است

سفارش کرده او را پور مریم

حریم پاک او وادی طور است

 

محمد خاتم پیغمبران است

امیر و سرور و شاه زمان است

فقط پیغمبر ما مسلمین نیست

رسول آخر کل جهان است

 

1436

  • حسین رضایی