در و دیوار
پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۲۶ ب.ظ
شد سینه زخمی و، جگرش تیر می کشد
هر شام و روز بال و پرش تیر می کشد
این پهلویی، که خورده زمین، درد می کند
با آه و بازدم، کمرش تیر می کشد
از بازوی شکسته و دستان پُر وَرَم
هم قلب دختر و پسرش تیر می کشد
مانند میوه ی نرسیده جدا شده
هم جای ِ برگ و هم ثمرش تیر می کشد
آنقدر، گریه کرده به مظلومیِ علی
این چشمها و پلکِ ترش تیر می کشد
با آتشی که پشتِ در او را احاطه کرد
از بس که سوخت، موی سرش تیر می کشد
--------------------------------------------
زینب به ناله گفت: چرا ساقیِ حرم
با زانوان ز چشمِ ترش تیر می کشد؟
- ۹۳/۱۲/۰۷