میلادیه امام حسن علیه السلام
مژده بده ای عاشقا ،آمد نگارِ دل حسن
غم را نما بیرون ز دل،گشته قرارِدل حسن
در نیمه ی ماه خدا،آن قبله گاهِ دوّمین
شد جلوه گر از عرشِ حق،باغ و بهارِدل حسن
آمد عزیز فاطمه، فرزند زیبای علی
اسماء زیبای خدا ،در چهره ی او منجلی
بنگر شده حیرانِ او،یوسف به بازارِحسن
از دوری و هجران شده،گریان به گلزارِحسن
اوآمده تا جرعه ای،نوشد زِ جامِ مجتبی
در حسرتِ صهبایِ جان،افسرده و زارِ حسن
مستانه ی روی حسن،یوسف نه بلکه انبیاء
بهرِ زیارت صف زده،بر گِردِ شمعش اولیاء
او اسم اعظم باشد و او جلوه گاهِ ذکرِهو
بر ما تجلّی می کند،با باده و جام و سبو
او مقتدای انبیاء،در صبر و حلم و عاشقی
جمله کریمانِ جهان عبد و غلامِ کویِ او
ای که کریمِ عالمی،محتاجم و در احتیاج
از شادی و شور و شعف ، گردیده ام در ابتهاج
یا مجتبی ای معنیِ، جودِ خدا ،صاحب کرم
من در حریمت سائلم، الغوث شاهِ بی حرم
یا مجتبی دستم تهی، چشمم به احسانت بُوَد
بنما نظر بر این گدا، با چشمِ تر پشتِ درم
وقتی گداییِ بر دَرَت ، فخر و غرورِ حاتم ست
من عبدِ آنم که ،گدایِ عبدِ سبطِ خاتم ست
- ۹۴/۰۴/۱۰